«یلدا» یا جشن زایش خورشید
- توضیحات
- زیر مجموعه: ROOT
- دسته: یادمانهای فرهنگی و طبیعی
- تاریخ ایجاد در دوشنبه, 06 دی 1400 02:12
- آخرین به روز رسانی در دوشنبه, 06 دی 1400 02:12
- منتشر شده در دوشنبه, 06 دی 1400 02:12
- نوشته شده توسط مدیر ایران بنیاد
- بازدید: 567
پس از آن که 275 روز از بشارت گذشت، یکشنبه 25 دسامبر ، مهر زاییده میشود و به این مناسبت روز دوشنبه 26 دسامبر همین سال، اول ژانویه و اول تاریخ جدید میگردد که شش روز با تاریخ تقویمهای تورفانی اختلاف دارد.
استاد ذبیح بهروز در دنباله می افزایند:
مهر در 25 سالگی مبعوث میگردد و دعوت میکند و چهل سال در میانِ مردم به دعوت میپردازد و انجیل یل بشارتهای خود را در نامهی ارتنگ مینویسد . سالی که مسیحا مبعوث شده 247 پیش از میلاد [عیسی] میباشد که قابل ملاحظه میباشد ؛ زیرا این عدد در روایات مربوط به اشکانی دیده میشود .
از سوی دیگر:
وفات یا نبیران مهر دوشنبه چهارم شهریور ماه در روز عید شهریورگان سال 1518 مار رصد در یازدهمین ساعت روز که نزدیک نیمهشب می باشد، اتفاق افتاده است.
آقای اصلان غفاری با بهرهگیری از محاسبات استاد ذبیح بهروز در بارهی زایش مهر ، مینویسد:
مهر یا میتر یا میشا یا عیسی غیر مصلوب در سال 1454 رصد زرتشت [274 پیش از میلاد مسیح] در روز 25 دسامبر یا دیماه فارسی و کریشتماه سیستانی متولد و در 25 سالگی به پیغمبری مبعوث و در 4 شهریور ماه روز عید شهریورگان سال 1518 مار رصد زرتشت ، نزدیک نیمهشب پس از چهل سال تبلیغ در میان مردم در سن 65 سالگی در گذشته است.
استاد دکتر محمد مقدم ، با توجه به محاسبهی استاد ذبیح بهروز در بارهی زایش مهر می نویسد:
در نیمهی هزارهی یازدهم [از گاهشمار 12 هزارسالی ایرانیان کهن و باستان]، یکهزار و نیم پس از زردتشت ، در سال پنجاه و یکم شاهنشاهی اشکانی ، نیمهشب میان شنبه بیست و چهارم و یکشنبه بیست و پنجم دسامبر 272 پیش از میلاد مسیح ، مهر سوشیانس از مادرش ناهید ... زاده شد .
مادر مهر ، دوشیزه آناهیتاست که از نطفهی زرتشت که در ذریاچهی هامون (کیانسه / کیانسو) در سیستان قرار دارد ، باردار میشود . در بندهش آمده است که فر زرتشت در دریاچهی سیستان (کیانسه / کیانسو) به ایزد [بانو] آناهیتا سپرده شد .
در تاریخ سیستان آمده است که در سیستان شهری است که مدینهالعذرا [شهر دوشیزه] گویند.
اما افزون بر مدینهالعذرا، در سیستان:
شهرها ، پرستشگاهها بسیاری به نام دوشیزه ناهید مادرِمهر خوانده شده اند که به پیروی از این رسم ، عیسویان نیز بسیاری از پرستشگاههای خود را به نام مریم عذرا [مریم دوشیزه] نام گذاری کردهاند.
زهرا نیز به معنای دوشیزه است که در صفت « بتول » آمده است .
درتفسیر ابوالفتح رازی (ویراستهی اللهی قمشهای ـ تهران 1320 ـ ج 2 ـ ر 355) ، زیر سورهی آل عمران آمده است:
دراخبار امیرالمومنین علی علیهالسلام روایت کند از رسولالله علیه آله که او را پرسیدند که یا رسولالله ، ما چند بار از تو شنیدیم که گفتی : مریم بتول است و فاطمه بتول است .
ناهید ، به گونهی ناهید ، ناهد ، ناهده ، و اناهید درفارسی آمده است . در پهلوی : اناهید ، و در اوستا و در نوشتههای هخامنشی اناهیتا ااست و از دو جزء « انا / نا » نفی و « اهیتا » (در فارسی «اهو / آهو») به معنای عیبدار ، لکهدار و اناهیتا «بیعیب و بیلکه» است . برگردان آن به لاتین imaculata درست به همان معناست و درصفت مریم مادر عیسی آمده ، درعربی «معصومه». در نام ستارهها به لاتین برابر ناهید ، ونوس Venus است.
ازآن جا که در نوشتههای عیسویان و اسلامی ، همه جا نام عیسی، جای گزین نام مهر و مریم، جای گزین ناهید شده است ، دربارهی عیسی در انجیل (متی و لوقا باب اول)
می بینیم که او نیز از دوشیزهای زاده میشود ...
درترجمهی تفسیر طبری ( ویراستهی حبیب یغمایی ـ تهران 1339 ـ ج 1 ـ رر 242 ـ 240 ) زیر سورهی آل عمران چنین آمده است:
یوسف آب ببرد بهر مریم تا سر بشوید و غسل کند و آب آن جا بنهاد و بیرون آمد... چون از سر شستن فارغ شده بود... گویند جبرئیل به آستین مریم اندر دمید و مریم بار گرفت.
همچنین در قصصالنبیا (قصهی 81) میخوانیم:
مریم چون دور رفت از مردمان خویش و به جای خلوت و به جایی در شد به آفتابگاهی و ستری کرد تا خود را تاکسی او را نبیند که سروتن بشوید . چون تن خود بسیت و سر شانه کرد و جامه در پوشید ، ناگاه جوانی را دید ، خوبروی با جامهی نیکو وبوهای خوش به نزدیک او در آمد ... جبرئیل گفت که من رسول خدای توام که آمده ام ترا بشارت دهم به فرزندی پاکیزه و بی عیب .
از سوی دیگر:
در سدهی سوم پیش از میلاد ، رخداد شگرف مذهبی در خاور ایران به وقوع پیوست که اثرآن تا دورترین نقاط باخترِ امپراتوری روم و حتا جزیرهی بریتانیا کشیده شد:
فکر یک نجات دهنده ، گویا از ایران و بابل به آسیای غربی آمده بود. کیش زرتشتی تمام تاریخ و زندگی را مانند نبردی میان نیروهای مقدس نور و نیروهای اهریمنی ظلمت ، نمایش میداد و می گفت در پایان، رهانندهی به نام شائوسیانت یا میتر [مهر] خواهد آمد تا در میانمردمان داوری کند و عذالت و صلح را جاودانه حکمفرما سازد.
از آنجا که دین مهر برپایهی «بشارت» بود با سرعت شگفتآوری در جهان باستان گسترش یافت و دو دولت بزرگ آن زمان یعنی شاهنشاهی اشکانی و امپراتوری روم را فرا گرفت . برخی از شاهنشاهان اشکانی ، باورمند به آیین مهر بودند و نوشته اند :
در سال 66 میلادی «نرون» [امپراتور روم] وسیلهی تیرداد پادشاه ارمنستان به مذهب مهر گرایید .
در نوشتههای مانوی که در غار تورفان (تورپان در ایغورستان / استان سینکیانگ چین) به دست آمده است ، مانی از مهر این گونه یاد می کند :
«مهر» فرستادهی بزرگ ایزدان، آورندهی کیش برگزیدن بود .
از سوی دیگر :
مهریان ، شب یلدا را «زادشبِ مهر» میدانستند.
در حالی که بر پایهی محاسبهی استاد ذبیح بهروز ، زادروز مهر در شب 25 دسامبر (دیماه ، برابر با درگذشت اشو زرتشت) میباشد ؛ اما ایرانیان برای ماندگارشدن این رخداد بزرگ ، آن را به گاه دگرگونی (انقلاب) زمستانی یعنی 21 دسامبر یا یکم دیماه ، قرار دادند .
تا سدهی سوم میلادی ، مسیحیان از زادروز مسیحِ نصرانی آگاهی نداشتند. در سال 325 میلادی به فرمان کنستانتین یکم امپراتور روم شرقی ، چهار انجیل متی ، لوقا ، مرقس و یوحنا از میان صدها انجیل موجود در آن زمان ، به رسمیت شناخته شد . مردم امپراتوری روم شرقی که به زور شمشیر ، دست از آیین مهر شسته و به آیین مسیح گروانده شده بودند ، روز بیست و پنجم دسامبر را به عنوان روز زایش مهر شکستناپذیر ، جشن میگرفتند ؛ از این رو ، کنستانتین یکم همان روز را زادروز مسیح اعلام کرد . البته هنوز برخی از مسیحیان پیرو کلیسیای ارتدوکس از جمله ارمنیها ، این روز را زادروز عیسی ناصری نمیدانند و براین باوراند که زادروز عیسی مسیح روز ششم ژانویه میباشد . در حالی که زادروز عیسی مسیح روشن نیست و مهم این که :
زاد روز آن حضرت چند سال پیش از آغاز گاهشمار میلادی بوده است...
با اعلام رسمیت دین زرتشتی و برپایی دین ـ دولت زرتشتی از سوی اردشیر بابکان، در روم نیز با قرار گرفتن کنستانتین بر تخت امپراتوری، مسیحیت دین رسمی امپراتوری گردید و نخستین دین ـ دولت مسیحی زاده شد؛ در نتیجه:
رژیمهای جدید یعنی مذهب تجدید سازمان یافتهی زرتشتی و مسیحیت، با دین سابق [آیین مهر] به ستیزهجویی برخاستند.
در روم نیز مانند ایران ، پس از سلطهی مسیحیت در آغاز سدهی چهارم میلادی ، کلیسا با ستیزهجویی تمام ، همهی آثار آیین مهر و نوشتهها و کتابها را به نابودی کشاند :
این مبارزه به قدری عمیقانه و لجوجانه صورت گرفته که از آثارِ دینی که بیش از 7 قرن یکهتاز ادیان امپراتوری روم بود، جز اخبار نارسا و بریده و تحریف شده ، آن هم از لابالی روایات مختلف و متناقض ، چیزی به ما نرسیده است.
همچنین:
کلیسا از تمام نفوذ خود برای کوبیدن دین مهر یا مسیحیایی استفاده نمود و با تمام قوا کلیه رسوم و سنن این دین را در سرتاسر جهان ، به نام مسیحیت جدید اقتباس و اصل آن را به بوتهی فراموشی سپرده است.
در ایران نیز با وجود ستیز آیین مهر ، ایزدبانو آناهیتا، جایگاه خود را نگاه داشت، به گونهای که نرسی شاهنشاه ساسانی، حلقهی شاهنشاهی را از ناهید در یافت میکناد (نقشِ رستم) .
در تاق بستان نیز نقش ناهید بر روی یکی از سرستونها دیده میشود. و در جای دیگر نیز ناهید در کنار خسرو دوم قرار دارد.
موبد کرتیر که در دوران شش شاهنشاه میزیست، در سنگ نبشتهی کعبهی زرتست، می نویسد:
... مرا در کشور موبد و داور و آیینبُد آتشکدهی اناهید اردشیر و آتشکدهی اناهید بانوک در استخر کرد...
به باور نویسنده حضرت عیسی پیرو آیین مهر و مردی بدعت گذار در این آیین بود . در دوران زندگانی او ، فلسطین در اشغال رومیان بود و در روم ، آیین مهر ویژهی امپراتور ، خاندانهای دارا و ارتشیان بود . دیگر گروههای اجتماعی و به ویژه زنان را به « مهرابهها » راهی نبود.
عیسی مسیح با انجام اصلاحات در آیین مهر ، درهای مهرابهها را بر روی همهی مردمان و به ویژه زنان گشود . باید گفت ، این کلیسا نبود که آیینها و تراداد (سنت)های مهری را در غالب مسیحیت ریخت ؛ بلکه خود حضرت عیسی بود که آیین تازه را با اصلاح آیین مهر ، به وجود آوردند . سپس این آیین در قلمرو رومیان از سوی کنستانتین ، به عنوانِ « دینِ امپراتوری » اعلام شد . از یاد نبریم که نشانهی آیین مسیحیت «ماهی» به عنوان نماد آبِ روان در مهرابهها بود که سپس تر با صلیب جانشین گردید و هنوز بنیادگرایان مسیحی ، نامد ماهی را به کار میبرند .
در شبیلدا ایرانیان خوانیلدا (چله) میگسترانند که بر آن ، به ویژه «انار و هندوانه» مینهند و چنان که گفته شد در دوران کهن و ابستان ، آتشهای بزرگ میافروختند تا خورشید را که به پایینترین نقطهی نوردهی رسیده بود ، یاری دهند و دو «خردهجشن» سده و نیز «سوری» دنبالهی جشناتش در یلدا است . ایرانیان میکوشیدند ، شب را با جشن (نیایش) صبح کنند و به خورشیدی که دوباره بلندا میگیرد ، درود نثار نمایند .
در پایان باید گفته شود که برخلاف گفتهی باخترزمینیان که به باور پژوهندگان (یا به گفتهی بهتر، گرتهبرداران) سرزمین ما نیز راه یافته است، یلدا واژهی ایرانی است که عربیشده و عربان با صرف آن ، دهها واژهی ایرانیبنیاد ، عربی شکل ساخته اند.