کمالالدين فارسی، دانشمند فراموش شده ی ايران
- توضیحات
- دسته: نامآوران
- آخرین به روز رسانی در شنبه, 17 ارديبهشت 1401 23:10
- منتشر شده در شنبه, 17 ارديبهشت 1401 23:10
- نوشته شده توسط مدیر ایران بنیاد
- بازدید: 30
کمالالدين فارسي در جواني به نزد ابن خَوّام (عبدالله بن محمد عبدالرزاق عماد الدين بغدادي) تلمّذ کرد و علم حساب را نزد او آموخت و سالها ملازم وي بود 3 و کتاب « اساس القواعد في اصول الفوائد» را در شرح کتاب «الفوائد البهائيه في قواعد الحسابيه» تاليف ابن خوام نوشته است.
در حدود سال 680 خورشيدي (پيش از 1301 ميلادي ) 4 به تبريز سفر کرد و به حلقهي شاگردان قطب الدين شيرازي پيوست که خود او در مکتب خواجه نصيرالدين طوسي در رصدخانهي مراغه بود و کمالالدين از برجستهترين شاگردان قطب الدين شد .5 از جمله کارهاي علمي او در آن جا دربارهي بازتاب نور در آب بود و اين که چرا ستارهها در افق، نسبت به ارتفاع، بزرگتر به نظر ميرسند .6
کمالالدين به توصيهي استادش قطبالدين شيرازي، از مکتب مراغه راهي کتابخانههاي فارس ميشود و نسخههاي «المناظر» را با عنوان «تنقيح المناظر» به طرز استادانهاي بازنويسي مينمايد و حاشيهها و برخي بينظميهاي آن را ميزدايد و هرجا لازم است به آن شکل ميافزايد و مثالهاي عددي و اثبات ارائه ميدهد و آن کتاب را از فراموشي نجات ميدهد. متاسفانه کمالالدين گاهي مورد غفلت و فراموشي قرار ميگيرد و در برخي از مقالهها، برخي که پژوهش کافي دربارهي اين دانشمند بلندمرتبه ندارند، ارزش «شرح نقادانهي او بر المناظر و سه ملحق آن» را ناآگاهانه تا حد نوعي «بازنويسي المناظر» پايين آوردهاند. کمالالدين فارسي کتاب «تنقيح المناظر» را با راهنمايي و به نام استادش قطبالدين شيرازي نوشته و در مقدمهي آن کتاب با کمال احترام از او ياد کرده است .7 ترجمهي پارسي قسمتي از نوشتهي او اين است:
«مولاي اعظم و امام افضل، پيشواي پيشوايان عالم . . . استاد فضلاي جهان، آشکار کنندهي کلمات بلند پايهي خدا، آن که اجراي احکام الهي به دست او است و فرمانش در آشکار کردن حلال و حرام همه جا روان است . . . » 8
استادش قطبالدين شيرازي نيز او را با «الولد الأعز الأکرم والإمام الأفضل الأعلم قدوة الأذکياء ملک العلماء کمال الملّة والدين» ياد کرده است . 9 قطب الدين، همچنين کمالالدين را تشويق به نوشتن شرحي بر قانون ابنسينا مينمايد.
جمال الدين صاعد بن محمد سغدي عالِم ديگري بوده که کمالالدين فارسي کتاب «البصائر في إختصار تنقيح المناظر » 10 را به نام او نوشته و در کتاب «تنقيح المناظر» او را استاد خود ناميده است .11 عماد الدين کاشاني و غياثالدين جمشيد کاشاني در کتابهاي «ايضاح المقاصد» 12 و «مفتاح الحساب» 13 از کمالالدين با عنوانهاي «امام» و «فاضل» و «محقّق» ياد کردهاند.
کمالالدين فارسي در نوزدهم ماه ذيقعده (30 دي 697 خورشيدي / 12 ژانويه 1319 ميلادي) در شهر تبريز درگذشت.
با آن که مدّت عمر کمالالدين زياد نبود، آثار بديعي در رياضي و نورشناسي پديد آورد. در تاليفاتش از استادان خود با نهايت تجليل و احترام نام برده و مراتب فضل و کمالش نيز مورد تاييد و تصديق دانشمندان بوده است.
آثار کمالالدين فارسي
1- رسالهي تذکرة الاحباب في بيان التّحاب
يکي از آثار مهم او در رياضي، رسالهي «تذکرة الاحباب في بيان التّحاب» است. موضوع آن اثبات درستي دستوري است که ثابت بن قره در سدهي سوم هجري براي يافتن دستهاي از عددهاي متحاب فرهنگ 14 بيان کرده است. بعد از مقالهاي که ثابت بن قره دربارهي عددهاي متحاب نوشته، اين رسالهي کمالالدين فارسي از مهمترين آثاري است که در دورهي اسلامي راجع به نظريهي اعداد تاليف شده است. کمالالدين فارسي در اين رساله در حدود بيست و پنج قضيه يا مساله در نظريهي مقدماتي اعداد بيان و ثابت کرده است که برخي از آنها پيش از وي سابقه نداشته و بسيار بديع و از جهت تاريخ رياضيات جالب توجه است .
2- اساس القواعد في اصول الفوائد
کمالالدين فارسي اين کتاب را در شرح کتاب «الفوائد البهائيه في القواعد الحسابيه» تاليف استادش ابن خَوّام (عبدالله بن محمد بن عبدالرزاق عماد الدين بغدادي) و در زمان حيات وي نوشته است. از اين کتاب دو نسخه به شمارههاي 1/5578 و5641 در کتابخانهي آستان قدس رضوي 15 و پنج نسخه در استانبول 16 موجود است.
3- رسالهي بحث در زاويه
موضوع اين رساله اين است که آيا زاويه از مقولهي کمّ است و يا از مقولهي کيف 17 و کمالالدين فارسي در اين رساله نتيجه گرفته است که زاويه مطابق آن چه ارسطو گفته از مقولهي کيف است. يک نسخه از اين رساله در مجموعهي شمارهي 6584 کتابخانهي مجلس موجود است. 18
4- تنقيح المناظر لذوي الأبصار والبصائر
کتاب «تنقيح المناظر لذوي الأبصار والبصائر» که کمالالدين فارسي آن را به عنوان تنقيح، شرح و تکميل کتاب «المناظر» تاليف ابنهيثم نوشته، کتاب ارزشمندي است که متن عربي آن هنوز به طور کامل به هيچيک از زبانهاي فارسي يا اروپايي ترجمه نشده است.
5- کتاب البصائر في علم المناظر (يا: البصائر في إختصار المناظر )19
اين کتاب در واقع کتاب درس نورشناسي و در دو بخش است: بخش اول آن در «مبادي» و بخش دوم آن در «مطالب». يک نسخه از اين کتاب در کتابخانهي مدرسهي سپهسالار 20 (به شمارهي 554) و يک نسخه از آن در کتابخانهي آستان قدس رضوي 21 (به شمارهي 5434) و دو نسخه در استانبول و نيز چند نسخه خارج از ايران موجود است و نسخهي تصحيح شدهي آن همراه با مقدمه در سال 1389 خورشيدي (2009 ميلادي) در کويت به چاپ رسيده است.
6- دو رسالهي کوتاه از کمالالدين فارسي
يادداشت مختصري (در دو صفحه) از کمالالدين دربارهي مقالهي سيزدهم يکي از آثار خواجه نصيرالدين طوسي (و به احتمال قوي تحرير ]اصول[ اقليدس) در کتابخانهي «ليدن» موجود است . 24
و نيز رسالهي مختصري با عنوان «رسالة علي تحرير الأبهري في المسائل المشهورة من کتاب اقليدس» دارد .25 اين رساله به ظاهر دربارهي کتاب «اصلاح اصول اقليدس» تاليف اثيرالدين ابهري است. ممکن است اين دو رساله يکي باشد. کمالالدين فارسي ميخواسته بعد از اتمام کتاب «تنقيح المناظر» بنا به دستور استادش قطب الدين شيرازي به شرح «مخروطات» «آپولونيوس» بپردازد، چه خود در مقدمهي کتاب «تنقيح المناظر» نوشته است : 26
«و اگر روزگار ياري کند بار ديگر بنا به فرمان مطاع به مخروطات خواهم پرداخت و تا آن جا که از چون مني ساخته است در آن خواهم کوشيد.»
و گويا به علت کوتاهي عمر فرصت پرداختن به آن را نيافته است.
نورشناسي کمالالدين فارسي
کمالالدين براي جلوگيري از کجنمايي کروي، استفاده از عدسيهاي هذلولي را پيشنهاد کرده است. گزارشي که کمالالدين از انعطاف نور 27 ميدهد طوري است که بايد قبول کرد که وي حقايق زير را ميدانسته است:
«سرعت نور محدود ولي فوق العاده زياد است تا جايي که گاهي آن را بي نهايت ميپندارند. سرعت نور در محيطهاي (ملأهاي) مختلف به نسبت عکس غلظت نوري آنها است که با غلظت مادي يکي نيست.»
مطلب اخير را ميتوان نطفهي نظريهي موجي نور در مقابل نظريهي ذرهاي نور دانست.
کمالالدين و اتاق تاريک
کمالالدين در شرح خود بر رسالهي صورة الکسوف ابن هيثم، شرايط هلالي يا دايرهاي بودن تصوير حاصل از کمان خورشيدگرفتگي در اتاق تاريک و تفاوت آن با تصوير هلال ماه را شرح ميدهد و نظر خود را بر اساس نسبت قطرها و روزنهها شرح ميدهد و شرايطي را بيان ميکند که به موجب آن حالتهاي مختلفي از تصوير در اتاق تاريک ايجاد ميشود. در اين رساله نيز او بر شيوهي خود در تنقيح المناظر پايبند است و هر نظري از مرجع را با «قالَ» آغاز ميکند و پس از آن نظريهها و اثباتهاي هندسي خود و نتايج برگرفته از آن را با واژههايي نظير «أقولُ و نقولُ» بيان ميدارد، همچنين در کتاب البصائر في إختصار تنقيح المناظر شرح سادهاي براي شرايط تشکيل تصوير توسط روزنهها در اتاق تاريک نوشته است که به نظر ميرسد براي استفادهي دانش آموزان بوده است .28
کاربرد «اتاق تاريک» در بررسي پديدههاي نورشناسي و استفاده از آن براي اولين بار را چه به ابنهيثم نسبت بدهيم و چه مربوط به دوران قبل از او بدانيم، بر اساس نسخههاي موجود، ابنهيثم و کمالالدين فارسي اولين اشخاصي هستند که به صورت علمي و رياضي به آن پرداختهاند و شرايط ايجاد تصوير در اين اتاق را بر اساس «نورشناسي هندسي» شرح دادهاند به همين علت در بسياري از کتابها و مقالههاي تاريخ عکاسي که حتي توسط پژوهشگران غربي نوشته شده، ابنهيثم را به واسطهي همين رساله مخترع اولين اتاقک تاريک دوربينهاي عکاسي و يا حتي پدر سينما دانستهاند . 29
واژهي لاتين Camera Obscuraموجود در کتابهاي 30 سدههاي ميانه را برگرفته از واژهي مورد استفادهي ابنهيثم يعني «الخزانة المظلمة» ميدانند.
اولين رد پاي مکتوب استفاده از اتاق تاريک در اروپا را حدود دو قرن پس از درگذشت کمالالدين فارسـي ميتوان در نوشتههــاي لئوناردو داوينچـي ( 1452 تا 1519 ميلادي ) يافت. اتاق تاريک مورد اشارهي داوينچي نيز اتاقي بوده که فردي وارد آن ميشد و تصويري را ميديد که از ميان روزنهاي کوچک روي يکي از ديوارها بر روي ديوار ديگر ايجاد ميشد، ميديد .31 در سدهي هفدهم ميلادي بسياري از نقاشان نامياز جمله ورمير 32 (Vermeer)و ولاسکوئز 33 (Velusques)براي عمقبخشي به کارهايشان از اتاق تاريک استفاده ميکردند .34 بسياري از ويژگيهاي خاص منظرهنگاري سدههاي هفدهم و هجدهم و نيز مناظر شهرکها و شهرها تحت تأثير استفاده از اتاق تاريک است. استفاده از اصول سادهي هندسي نورشناسي در اتاق تاريک و کوچکتر شدن تدريجي ابعاد آن، به اختراع دوربينهاي عکاسي منجر شد.
اگرچه تا کنون سند قاطعي دربارهي اين که اروپاييان استفاده از اتاق تاريک را از المناظر ابنهيثم و يا رسالهي صورة الکسوف فرا گرفتهاند به دست نيامده و ممکن است خودشان به صورت مستقل استفاده از آن را ابداع کرده باشند، اما مهم اين است که تا کنون اثري قديميتر از رسالهي صورة الکسوف ابنهيثم در مورد استفاده از اتاق تاريک و شرح آن بر اساس نورشناسي هندسي مطرح نشده است.
توجيه درست پديدهي رنگينکمان توسط کمالالدين فارسي
سارتن در کتاب «مدخل تاريخ علم» خود دربارهي کتاب تنقيح المناظر نوشته است : 35
«کتاب تنقيح المناظر حاوي نکات ظريفي در باب مناظر و مرايا و آثار رنگها و غيره است که برخي افکار لئوناردو داوينچي را به خاطر ميآورد، توجيه کمالالدين براي پديدهي رنگين کمان شبيه توجيه معاصر وي ديتريش فرايبرگي 36 و حتي بهتر از آن است. اين تطابق زياد مايهي تعجب نيست زيرا هر دو دانشمند، يعني ديتريش و کمالالدين، توجيه خود را بر يک پايه بنا کردهاند که همان نظريهي ارسطو و ابنهيثم در اين مورد است . . .»
در اين باره نيز ميتوان به مقالهاي با عنوان «کمالالدين فارسي، فيزيکدان و رياضيدان نوآور» که ترجمهي پارسي متن سخنراني پروفسور احمد جبار به زبان فرانسه در دانشگاه تهران در ارديبهشت 1384خورشيدي (2005 ميلادي) با عنوان «دو سنّت نور شناخت هم عصر، کمالالدين فارسي و ديتريش دو فرايبرگ» 37 و مقالهاي از برنارد مت با عنوان «رنگينکمان آسمان کمالالدين فارسي و ديتريش دو فرايبرگ» 38مراجعه نمود. کمالالدين براي بررسي رنگينکمان از اتاق تاريک استفاده کرد. به اين صورت که کرهاي شفاف را درون آن به نحوي قرار داد که نور خورشيد بر آن بتابد. سپس از زاويهاي خاص توانست رنگهاي رنگينکمان را بر آن مشاهده کند. او نتيجه گرفت که اين رنگها حاصل يک شکست و يک بازتاب داخلي است. سپس با تغيير مکان خود در اتاق تاريک، توانست رنگينکمان ديگري را ببيند که رنگهاي آن درخشش کمتري داشت و رنگهاي آن وارون حالت قبلي بود و اين پديده بيانگر دو بازتاب داخلي بود.
او در اين آزمايش ارزشمند، با فرض قطرههاي آب به جاي کرهي شفاف، توانست پديدهي رنگينکمان را توجيه کند.
کشف علت پديدهي رنگينکمان در اروپا مديون ديتريش دو فرايبرگ 39 است. کشف ديتريش و کمالالدين مستقل از هم و تقريبا در يک سال (1305 ميلادي) اتفاق افتاده است .40
منابع:
1ـ تنقيح المناظر، ج 1 ص 4 سطر هشتم به بعد: « و لمّا وفقني الله تعالي لصرف الهمة الي طلبه في حداثة السن . . . »
2ـ و رجوع کنيد به شمارهي 13-1.
3 ـ کمال الدين خود دربارهي او نوشته است: « وفقني الله تعالي للاشتغال بخدمته عنفوان الشباب و اقباله عليّ بالافادة و خاصه في علم الحساب و لازمت اليه سنين متواليه و ازمنة متماديه » (جاويدان خرد، ج 1، ص 27)
Iranica/ Kamal Al-Din Abul-hasan Mohammad ـ 4
5 ـ موالدي، ص 30 .
Encyclopedia Iranica/ s.v» Kamal Al-Din Abul-hasan Mohammad ـ 6
7 ـ تنقيح المناظر، ج 1، ص 4، سطر 15 به بعد.
8 ـ و رجوع کنيد به شماره ي 13- 1.
9 ـ جاويدان خرد، ج 1، ص 27.
10 ـ اين کتاب را «البصائر في علم المناظر في الحکمه» نيز ناميده اند (بروکلمان S_2 ص 95).
11 ـ تنقيح المناظر، ج 1 ص 281: « حکي لي مولائي و استاذي افضل الحکماء المتأخرين جمال الملة والدين صاعد بن محمد . . . »
12 ـ فهرست سوم ادبيات، ص 133، عکس صفحه ي آغاز کتاب «ايضاح المقاصد».
13 ـ مفتاح الحساب، ص 136.
14 ـ دو عدد طبيعي را در صورتي متحاب مينامند که مجموع مقسوم عليههاي هر يک از آنها مساوي با ديگري باشد.
15 ـ فهرست رضوي، ج 8 ص 22 و 23 و ص 339.
16 ـ کراوزه S، ص 509.
17 ـ براي کسب اطلاع از تاريخچهي اين بحثها رجوع کنيد به « هيث E » ج 1 ص 177 و همچنين در کتاب « کشاف اصطلاحات الفنون » ( چاپ کلکته سال 1862 ج 1 ص 624 ) .
18 ـ جاويدان خرد، شماره ي اول ص 30.
19 ـ عنوان اين کتاب در نسخههاي موجود در استانبول « کتاب البصائر في علم المناظر » است ولي در برخي نسخه هاي ديگر و از جمله دو نسخه ي موجود در مدرسه ي سپهسالار به صورت « البصائر في اختصار تنقيح المناظر » است.
20 ـ فهرست سپهسالار، بخش 3، ص 254.
21 ـ فهرست رضوي، ج 8 ص 47.
22 ـ کراوزه S، ص 509.
23 ـ جاويدان خرد، ج 1 ص 30.
24 ـ فهرست ليدن، ج 3 ص 73 شماره ي 1031/ ج7 ص 432.
25 ـ سزگين G_5، ص 111.
26 ـ تنقيح المناظر، ج 1 ص 9: »«وان ساعد القدر فسوف انتهض ثانياً الي المخروطات حسب الامر المطاعه و ابذل فيها جهدي علي ما يسع لمثلي».
27 ـ لمية الانعطاف (تنقيح المناظر، ج 2 ص 130-132)
28 ـ دانشنامهي جهان اسلام ، ذيل «تنقيح المناظر»، ، نوشتهي الهه خيرانديش.
29 ـ همان.
30 ـ از جملهي اين کتابها، «Magica Naturalis» است که در سال 1589 ميلادي نوشته شده است.
31ـ ذکا، ص 99.
Vermeerـ 32
Velasquezـ 33
34 ـ آوري، پاول، «هنر و عکاسي»، ص 86 - 93.
35 ـ سارتن I، ج 3 ص 707.
36 ـ Dietrich of Freiberg (براي کسب اطلاعات درباره ي وي رجوع کنيد به « سارتن I » ج 3 ص 704)
37 ـ مجله ي تاريخ علم، شماره ي سوم، ص 3 تا 25.
38 ـ مجلّه ي تاريخ علم ، شماره ي چهارم، 1384.
Dietrisch De Freiburgـ 39
40 ـ مت، برنارد، «رنگين کمان آسمان: کمالالدين فارسي و ديتريش دو فرايبرگ»