چامه برای ایران شماره ی ۱۱(وطن یعنی چه)
- Details
- Category: شعر
- Published: Monday, 25 August 2014 15:15
- Hits: 1291
شبی دل بود و دلدار خردمند
دل از دیدار دلبر شاد و خرسند
شبی دل بود و دلدار خردمند
دل از دیدار دلبر شاد و خرسند
مـا کـه اطفـال ایـن دبستانیم همــه از خـاک پــاک ایرانیـــم
همــه بـا هــم برادر وطنـیـم مهربان همچو جسم با جانیـم
وطن٬وطن
نظر فکن به من که من
به هر کجا٬غریب وار٬
که زیر آسمان دیگری غنوده ام
ای آب نیلگون و گهر بار کشورم
ای آخرین پنا هم و مأ وا و سنگرم
امواج تو تلاطم عشق است دردلم
ای عشق پر تلاطم و موج شناورم
فریدون مشیری
برگرفته از تارنگار ایراننامه-دکتر شاهین سپنتا
ترانه « دایه دایه » یکی از شناخته شده ترین و ماندگار ترین ترانه های حماسی ایرانی به گویش لُری است که در هنگامه نبرد با استبداد ساخته و خوانده شده است و بیان گر روحیه دلاوری و ایستادگی ایرانیان به ویژه دلاوران قوم لُر در برابر حاکمان خودکامه و ستمگر است. در ابتدای این ترانه که در دستگاه ماهور ساخته شده، به نشانه سنت ترانه خوانی با مقدمه آوازی، آواز « شیرین خسرو » بر پایه سروده های نظامی گنجوی اجرا شده است. در ادامه خواننده از زبان شیر زنان و دلاور مردان لُر از آمادگی برای مبارزه و جان سپاری برای آزادی میهن سخن می گوید. در اینجا می توانید یکی از اجراهای این ترانه حماسی ملی را بشنوید و متن آن را به همراه برگردان به فارسی در ادامه بخوانید:
برگرفته از تارنگار ایراننامه-دکتر شاهین سپنتا
در چند ماه اخیر آثار پرشوری از هنرمندانی که با آرمان های ملت همگام هستند به دوستداران موسیقی ایرانی پیشکش شده است. یکی از این آثار که به تازگی اجرا شده ترانه سرود « راه رهایی » با صدای شورآفرین حسام الدین سراج است. شعر زیبای این اثر را « علیرضا بدیع » سروده و آهنگساز آن «میدیا فرج نژاد» است. هنرمندان در این ترانه سرود ملی میهنی، برای مردمان ایران زمین شادی و آزادی و رهایی و روزهای درخشان بهاری آرزو می کنند. این اثر دلنشین را می توانید در اینجا بشنوید و متن آن را در ادامه بخوانید:
منم بانوی ایرانی،
همان آیینهی حیرت فزای صنع یزدانی،
همان گنجینهی مانای فرهنگ اهورایی،
به دستم مشعل روشنگر دنیای انسانی
دل رویا گرفته چه کابوسی مگه نه ؟
نه خورجینی نه اسبی نه فانوسی مگه نه ؟
با من سخن میگوید این بید كهنسال
میبیندم سرگشته و برگشته احوال
این چهره در گیسو نهفته
این در گذرگاه زمان، با رهگذاران
روزی هزاران قصه ناگفته، گفته.